محمد کوچولوممحمد کوچولوم، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
وبلاگ محمد جوووووونیوبلاگ محمد جوووووونی، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

عشــــــــ ـــقولـــیاها خالــــــــــــــــــــــه

یه عا لمه حرف

محمد خاااااااااان سلام الان نزدیک یک ماه که نمی تونم برات پست بزارم چون نتم خراب بود پس خیلی حرفا هست که بایید بهت بگم نمی دونم از کجا شروع کنم برات بگم. ازعید قربان می گم که نتونستم برات پست بزارم وبه نینی وبلاگی ها این عید تبریک بگم اون روز روز خیلی خوبی بودبابا عبدلله یه گوسفند خیلی بزرگ گرفت که قربانی کردیم چون صبح خیلی زود گوسفند کشتیم شما خواب بودی وقتی پوستش کندیم شما بیدار شدید .مامانی تو رو انداخت تو شکم گوسفند یه عکسی گرفت بعد که کباب کردیم خیلی دلت می خواست گوشت بخوری از اون وقتی که غذا خور شدی وقتی سفره پهن می شه خیلی گر یه میکنی ماهم یه سیخ گوش دادیم دستت که دو دستی محکم گرفتی...
25 مهر 1393

بوی مهر

شدفصل کسب علم فصل تلاش و کار                                                                     دانش به نسل ما می بخشداعتبار سلام گل پسری تا بستون امسال هم تموم شد فصل پاییز فصل برگریزان شروع شد وبایدخدارو به خاطراین نعمت شکر کرد خدایا شکرت امسال تابستون برای من بهترین تابستون سال بود چون تو بودی انگار همه چی بود جای هیچ چیزی وهیچ کسی خالی نبود امروز خاله بعد از 3 ماه استراحت رفته مدرسه دوست های که خیلی وقت بود ندیده بودمشون...
2 مهر 1393
1